روایت شریفینیا از اتفاق ناگواری که در جشنواره فیلم فجر افتاد
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۲۴۸۳۴
آیین اختتامیه پنجمین جایزه «فارسیسینما؛ زبان فارسی در سینما» با قدردانی از ۴ فیلم «پرویزخان»، «آغوش باز» «صبح اعدام» و «پروین»، عصر شنبه ۱۹ اسفند با حضور هنرمندان، نویسندگان، شاعران، زبانشناسان، مدیران فرهنگی کشور و دستاندرکاران فیلمهای درخور تقدیر در سالن مهر حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد.
به گزارش دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری، ناصر فیض، مدیر دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری انقلاب اسلامی در ابتدای این آیین با اشاره به دفتر تازه تأسیس پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری خاطر نشان کرد: حوزه هنری از زمان شروع فعالیت خود، با دفاتر مختلفی که دارد، بدون تردید در بخش ادبیات، پاسداری از زبان فارسی را در دستور کار خود داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فیض تأکید کرد: دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری با هدف تعامل بیشتر با فعالان عرصه زبان فارسی تأسیس شد. هدف ما ازبرگزاری این آیین، برقراری اولین ارتباط جدی با اهالی فیلم و سینما است که به زبان فارسی توجه کردهاند. وی درپاین گفت: به حوزه هنری تبریک میگویم که پیشقدم شده تا توجه به زبان فارسی در حوزههای مختلف را مورد توجه قرار دهد.
درادامه این آیین، مهدی صالحی دبیر پنجمین جایزه «فارسیسینما» ضمن ارائه گزارشی از پنج دوره جایزه «فارسیسینما»، به ارائه نکاتی در خصوص اهداف این جایزه پرداخت و گفت: نکتهای که در این جایزه مدنظر بود این است که چهقدر حواس فیلمها به زبان فارسی هست؟ نویسندگان فیلمها چه قدر متوجه ریزهکاریهای زبانی هستند و از خط به چه صورت استفاده میکنند، چهقدر املای کلمهها درست است و این امر در زیرنویسها تا چهاندازه رعایت شده است؟ و فیلمها چه قدر متوجه ظرفیتها و ویژگیهای زبانی هستند؟ و اگر گویش و لهجه هست، چه قدر به آن توجه شده است؟ چون در اکثر فیلمها با لایه نازکی از زبان مواجهیم که شامل یک سری آواها است و به زبان تبدیل نشده است؛ و چهقدر تناسب اجزای مختلف فیلم به لحاظ گفتمانی و همچنین نکات دیگر رعایت میشود.
دبیر پنجمین جایزه فارسی سینما در ادامه ابراز امیدواری کرد که دبیرخانه زبان و سینما ایجاد شود تا نسلهایی ادیب و آشنا به سینما پرورش دهد و در آینده با فیلمهای قدرتمندتری به لحاظ زبانی مواجه شویم و فیلمها زبان و بینش ما را نسبت به زبان فارسی ارتقا دهند. صالحی در این باره ادامه داد: امیدوارم با راه افتادن این دبیرخانه، نشستهای نقد و بررسی فیلمها با لحاظ کردن دانشهای زبانی برگزار شود و آموزشهای لازم در این زمینه ارائه شود و فیلمهای ما رفته رفته زبان و فرهنگ ما را ارتقا دهند و یک اتفاق زبانی در آنها بیفتد.
در ادامه این مراسم کلیپی از سخنان اعضای هیئت داوران پنجمین جایزه «فارسیسینما» پخش شد و سپس فیلمهای درخورتقدیر به نوبت و با حضور یکی از اعضای داوران و نویسندگان و کارگردانان فیلمها با رویکرد تعامل و گفتگو میان داوران و نویسندگان و با هدف تشریح نکاتی در خصوص به کارگیری زبان فارسی در فیلم و سایر مزیتها و نکات زبانی مورد بررسی قرار گرفتند و نویسندگان از تجربه خود گفتند.
فیلم پرویز خان به نویسندگی و کارگردانی علی ثقفی، نخستین فیلم بود که با حضور علی ثقفی و هادی مقدمدوست، از داوران پنجمین جایزه «فارسیسینما» روی صحنه در باره ان صحبت شد. مقدمدوست درباره فیلم «پرویزخان» اظهار کرد: فکر کردم «پرویزخان» یک لطف و ملاحت خاصی دارد و به سادگی نمیتوان آن را در رده فیلمهای طنز قرار داد، اما معتقدم ملاحتی دارد که به صورت آشکار نمیبینیم. وی در ادامه از علی ثقفی پرسید: زبان و گویش آدمها قابل درک است، اما از چه عناصر سینمایی کمک گرفتید که این ملاحت در فیلم «پرویزخان» نمود پیدا کند؟
ثقفی در ابتدا از راه افتادن دفتری در حوزه هنری که در آن به زبان فارسی و دانشهای زبانی در سینما توجه میشود تمجید کرد و ضمن اشاره به حساسیت خود روی بحث زبانشناسی در جریان نوشتن فیلمنامه، درپاسخ به پرسش مقدم دوست گفت: هنگام نوشتن فیلمنامه سعی کردم که در هر سکانس آشنایی زدایی کنم تا معمولی نباشد. این ملاحت هم وقتی پیدا شد که پرویز خان دنبال انتخاب بازیکن بود. ثقفی ادامه داد: نمیخواستم که شخصیتهای «پرویزخان» به لحاظ زبانی تکراری شوند و میخواستم لحن فیلم یکدست شود و از این رو، ۱۹ بار فیلمنامه را بازنویسی کردم و این را در کل اثر نشر میدادم.
فیلم بعدی «آغوش باز» بود که با حضور آزیتا افراشی، از دیگر اعضای هیئت داوران و مهرداد کوروشنیا و محمدسجاد نجفی، فیلمنامهنویسان «آغوش باز» به آن پرداخته شد. دکترافراشی در ابتدای سخنان خود گفت: پیوند هنر و زبان در ایران ساختگی نیست و «آغوش باز» نماینده خوبی برای فارسی گفتاری به حساب میآید. در این فیلم به روابط زبان نسلهای مختلف توجه شده و بحث آلزایمر به عنوان یک عنصر شناختی و ذهنی در این فیلم مورد توجه قرار گرفته است. زبان در خانواده نیز دراین فیلم مورد توجه قرار گرفته بود و کاربرد آن در هرکدام از اعضای خانواده فرق داشت و همه با یک زبان صحبت نمیکنند. دکتر افراشی سپس با اشاره به اینکه زبان در سینما نباید فقط در قالب کلمات و جملات باشد خاطر نشان کرد: زبان باید فرآیندی استعارهساز و مفهومساز هم داشته باشد و ما زبان شناسان مفهومسازی را هم جزو زبان به حساب میآوریم.
درادامه مهرداد کوروشنیا، از نویسندگان «آغوش باز» با اشاره به لزوم در نظر گرفتن زبان به مثابه نشانه و روایت در کنار رویکرد کلی زبانی، به نوع زبان به کار گرفته شده در فیلم آغوش باز پرداخت و گفت: ما در نوشتن فیلمنامه، هم یک نگاه مطایبهآمیز و هم یک نگاه ایرانی اخلاقمدارانه برای کلیت طراحی فیلم در نظر داشتیم. تلاشم در حوزه گفتار شخصیتها هم این بود که گفتار شخصیتها روزمره و ملموس باشد و به دیالوگ تبدیل نشود و هیچی خودش را به رخ نکشد بلکه همه چیز عین زندگی واقعی و ملموس باشد.
نجفی دیگر نویسنده «آغوش باز» هم در این باره گفت: وقتی میخواهیم فیلمنامه بنویسیم، میراثدار قلم علی حاتمی و بهرام بیضایی هستیم. روزی آقای بیضایی گفت که برای نوشتن «مرگ یزدگرد» با کمبود کلمه مواجه شده بود، زیرا در آن مقطع تاریخی دایره لغات مورد استفاده مردم بسیار محدود بوده است. در حال حاضر ما هم در دورهای به سر میبریم که کلمات در غربت قرار گرفتهاند و ممنونم که در چنین برنامهای به زبان فارسی و کلمات اهمیت داده میشود.
کوروشنیا هم در ادامه با اشاره به اینکه اخیرا شاهنامه را تبدیل به چند قسمت سریال کرده است خاطر نشان کرد: در حین نوشتن این سریال متوجه شدم که ما کارکرد درام را نمیشناسیم؛ حتی بهرام بیضایی کارکرد درام را یا نمیشناسد یا به آن توجه نمیکند. باید داستان را به صورتی روان به مخاطب انتقال داد. وی در این باره ادامه داد: فردوسی با زبان دوره خودش نقل میکند و این اشتباه است که ما شاهنامه را با زبان هزار سال پیش روایت کنیم. به همین خاطر است که با آثار کلاسیکمان قطع ارتباط ایجاد میشود. وی دلیل فاصله افتادن میان مردم و ادبیات کهن را حلنکردن مسأله ما با زبان عنوان کرد و گفت: اگر برای این موضوع سمیناری برگزار شود، آثار کلاسیکمان با رغبت بیشتری از جانب نسل امروزمواجه خواهد شد.
درادامه این برنامه، یوسفعلی میرشکاک و بهروزافخمی برای گفتگو در باره فیلم «صبح اعدام» روی صحنه حضور پیدا کردند. میرشکاک در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه سینما دارد از رفعت خود پایین میآید یادآور شد: سینما در حال باج دادن به عوام است و بعد از چند سال دیدم فیلمی بدونهای و هوی خاصی، چشمانداز و تفکر را با در نظر گرفتن زبان به فیلم تبدیل کرده است و این فیلم دراساس، فیلم زبان است.
وی تصریح کرد: در این مملکت پول داشته باشید به راحتی فیلم میسازید. «صبح اعدام»، فیلمی برای خنداندن نیست بلکه فیلمی برای تفکر است. میرشکاک با اشاره به سختپسندبودن خود گفت: هنر باید کاری کند که مخاطب بارها و بارها با اثر سر و کار داشته باشد. مثل حافظ که کسی از خواندن آن خسته نمیشود، چون تفکر در آن هست و سینمای بیرون از تفکر هم سینما نیست.
درادامه، بهروزافخمی، نویسنده و کارگردان فیلم «صبح اعدام» با اشاره به اینکه سوژه این فیلم از ۲۵ سال پیش مدنظرش بوده است، یادآور شد: هر بار که برای ساخت آن استخاره میگرفتم، خوب نمیآمد. همیشه این سوژه اعدام مردی بیگناه مدنظرم بود تا اینکه بعد از اتفاقات پاییز سال گذشته بار دیگر برای ساخت فیلم استخاره کردم و خوب درآمد.
افخمی درادامه با اشاره به استفادهاش از نثر کتاب «طیب در گذر لوطیها» درنوشتن فیلمنامه صبح اعدام اظهار کرد: نویسنده کتاب «طیب در گذر لوطیها» نثر لوطیها را حفظ کرده است و هم ما باید نام نویسنده را در تیتراژ پایانی بیاوریم، چون از زبان این کتاب استفاده کردم. افخمی گفت: لوطیان شاعران و سخنورانی بودند که الفاظ و کلماتشان وارد زبان شده ولی جایی ثبت نشده است. افخمی درباره دلیل سیاه و سفید بودن «صبح اعدام» هم خاطر نشان کرد: فکر میکنم که نبود رنگ، باعث میشود که تخیل تماشاگر به کار بیافتد.
افخمی ادامه داد: معتقدم فیلمهای امروزه مخاطب را از تخیل منع میکنند که شاید از لحاظ تکنیکی سرّی در آن باشد. مثل روش جیمز کامرون در آواتار ۲ که با ۶۰ فریم در ثانیه آن را فیلمبرداری کرد تا چشم عادی تفاوت بین تخیل و واقعیت برایش ممکن نباشد. افخمی دراین باره ادامه داد: سینمای امروز به لحاظ تکنیکی به جایی رسیده که در آن تصویر واقعی از غیر واقعی تشخیص داده نشود ولی ذهن مخاطب دوست ندارد که امر غیرواقعی، این قدر واقعی جلوه کند.. وقتی به سینمای قدیم نگاه میکنیم برایمان واقعیتر و به یادماندنیتر است. سینما در حال برگشت به شکلهای خیالپردازتر است. این فیلمساز هشدار داد: سینما به طور کلی دارد افول میکند، چون سینما نه فقط به شکل تصویری بلکه به صورت کلی دارد خالی از تخیل میشود و از محتوای داستانی و زبانی تهی میشود. افخمی اظهار کرد: تئاتر به نظرم بیشتر از سینما باقی میماند و در شیوههای جدید میتواند ترکیبی از تئاتر و سینما را ارائه دهد و تئاترهای سنتی هم بیشتر مورد توجه قرار خواهند گرفت.
در ادامه این آیین، فیلم «پروین» با حضور مجید رضابالا، یکی دیگر از اعضای هیئت داوران پنجمین جایزه «فارسیسینما» و محمدرضا ورزی نویسنده و کارگردان این فیلم و محمدرضا شریفینیا تهیه کننده آن به صحبت درباره فیلم پروین پرداختند.
مجید رضابالا در ابتدای سخنان خود گفت: اگر ایده نهایی ما ایجاد تمدن ایرانی اسلامی باشد باید به این مهم توجه داشته باشیم که هیچ تمدنی بدون زبان معیار و میانجی تحقق پیدا نکرده است؛ بنابراین زبان فارسی علاوه بر اینکه هویت ما است برای تمدن ایرانی اسلامی اهمیت بهسزایی پیدا میکند. وی یادآور شد: زبان نوشتار با زبان گفتار و زبان ادب تفاوت دارد. فیلم ساختن درباره شاعری ایرانی نیازمند رعایت فاصله زبان نوشتار، گفتار و ادب توسط نویسنده است. فیلم «پروین» موفق شده بین این سه زبان توازن را برقرار کند. «پروین» جدا از پرداختن به زندگی یک شاعر، فیلمی قابل قبول است.
در ادامه محمدرضا ورزی، نویسنده و کارگردان فیلم «پروین» نیز توضیح داد: من به برشی از زندگی پروین اعتصامی پرداختم و میخواستم با این برش حرفهایی بزنم که برای جامعه ما بخصوص برای نسل جوان مفید باشد. در زمانهای که به زنان در اجتماع اجازه بروز داده نمیشد، این شاعر ایرانی توانست جایگاه خود را تثبیت کند. وی درادامه افزود: برخی از شخصیتها را از دل اشعار پروین بیرون کشیده و شاید وجود خارجی نداشتهاند. ورزی در پایان از همکاری با شریفینیا به عنوان تهیه کنندهای که بر موضوع و محتوای فیلم اشراف داشت ابراز خرسندی کرد.
درادامه محمدرضا شریفینیا به عنوان تهیهکننده و بازیگر فیلم «پروین» در ابتدای سخنان خود در واکنش به سخنان مهرداد کوروشنیا درباره بهرام بیضایی، تصریح کرد: در حوزه سینمای مذهبی، ۲ اثر بسیار زیبا با عناوین «روز واقعه» و «مجلس ضربت زدن» داریم که هر ۲ اثر نوشته بهرام بیضایی است و نظیر ندارند و حیف که بهرام بیضایی را از دست دادیم. باید ایشان را نگه میداشتیم و از ایشان میخواستیم تا درباره باقی شخصیتهای مهم و اولیا و ائمه ما نیز بنویسند. کاری که بهرام بیضایی در حوزه ادبیات نمایشی انجام داد بینظیر است.
وی درادامه سخنان خود متذکر شد: تا فرهنگ در جامعه درست نشود اتفاق مثبتی رخ نمیدهد. باید فرهنگ در جامعه رشد کند تا بتوان آدمها را به سطحی کشاند که تفکر مدنظررا به آنها تزریق شود.
شریفینیا سپس پیشنهاد داد که دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری در شورای تصویب فیلمنامه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نمایندههایی داشته باشد تا فیلمنامهها را به لحاظ زبان و ادبیات فارسی مورد ارزیابی قرار دهن و از این لحاظ به کمک سینماگرها بیایند.
شریفی نیا با اشاره به اینکه ما بین محاوره و کتابت معلق هستیم خاطر نشان کرد: این بحث جامعه را از آثار تاریخی دور کرده و نمیتوان با زبان کتابت فیلم ساخت. وی ادامه داد: نکته دیگری هست که قصد داشتم آن را با آقای حدادعادل مطرح کنم و آن این است که بنده بسیاری از واژههای تصویب شده در فرهنگستان زبان و ادب فارسی را نمیفهمم. چرا باید به جای اس ام اس بگوییم پیامک یا به جای کامپیوتر بگوییم رایانه؟ مگر در اروپا و آمریکا برای کلمه «آبگوشت» معادل انگلیسی درست میکنند؟ من هم نگران هجمه فرهنگی هستم، اما این کلمات هجمه نیست. متسفانه ما هجمه فرهنگی را بالای طاقچه گذاشتهایم و به دنبال تغییر کلمات افتادهایم.
تهیهکننده فیلم «پروین» تصریح کرد: «پروین» نیاز جامعه ما است. جوانان ما تشنه شناخت مفاخر و چهرههای ایرانی هستند و ما وظیفه داریم که فیلمهایی درباره این شخصیتها بسازیم.
وی در بخش پایانی سخنان خود به انتقادی از چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر پرداخت و گفت: امسال اتفاق ناگواری در جشنواره افتاد و فیلمنامه برگزیده در سودای سیمرغ نداشتیم. قرار است در جشنواره فیلمنامهنویسان تشویق شوند. سیمرغ ملک پدری کسی نیست که آن را به هنرمندان ندهند. مگر میشود فیلمی سیمرغ بهترین فیلم را دریافت کند ولی فیلمنامهاش برگزیده نشود.
شریفینیا از برگزارکنندگان پنجمین جایزه «فارسیسینما» هم انتقاد کرد و گفت: شما هم اینجا ۴ فیلم را انتخاب کردهاید ولی فیلم برگزیده ندارید. وی افزود: هنرمندان باید تشویق شوند تا در آینده کارهای بهتری انجام دهند.
در پایان این آیین از ۴ فیلم «پرویزخان»، «آغوش باز»، «صبح اعدام» و «پروین» از سوی دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری به عنوان برگزار کننده جایزه فارسی سینما با اهدای لوح سپاس و جایزه نقدی تقدیر شد.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: محمدرضا شریفی نیا بهروز افخمی فیلم صبح اعدام فیلم پرویز خان دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری نوشتن فیلمنامه مورد توجه قرار خاطر نشان زبان فارسی زبان فارسی پنجمین جایزه بهرام بیضایی فارسی سینما تهیه کننده شریفی نیا کوروش نیا صبح اعدام شخصیت ها آغوش باز خود گفت فیلم ها چه قدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۲۴۸۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/ بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
طالب آذرخش گفت: عاشق شعر عالمگیر ایران هستم و همچنین ادبیات معاصر فارسی را نیز دوست دارم. من از نمایشگاه کتاب تهران بازدید کرده و کتابهای شعر شاعران معاصر ایرانی را برای دوستانم سوغاتی بردم.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، طالب آذرخش شاعر ملی تاجیکستان (با تخلص آذرخش) و سردبیر نشریه «پیام سغد» است. تاکنون به قلم او کتابهای بسیاری به خط سیریلیک در تاجیکستان منتشر شده است. اثری هم به نام «دیوان عشق» به خط فارسی و سیریلیک دارد که گلچینی از آن توسط انتشارات خردگان در تهران با عنوان «چشم، جانم، چشم...» منتشر شده است.
او بسیار تاکید دارد که آثارش به خط سیریلیک و فارسی منتشر شوند تا کسانی که در تاجیکستان با خط فارسی آشنایی ندارند با آن آشنا شوند و فرصتی برای مقایسه پیدا کنند. همچنین برخی اشعارش نیز در چند نشریه در تهران منتشر شده است. در چندین کنگره و همایش در تهران، تبریز، اصفهان و شیراز شرکت کرده و به قول خودش این «شهرهای عزیز» را دوست داشته است.
طالب آذرخش سابقه حضور در محافل ادبی بسیاری در ایران را دارد و کتاب شعر را بهترین سوغات از ایران میداند. آذرخش درباره سابقه حضورش در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران گفت: خوشبختانه تجربه حضور در نمایشگاه کتاب تهران را دارم که برایم بسیار جالب بود. همچنین در چندین محفل فرهنگی از جمله محفل جشنواره فضولی نیز شرکت داشتهام.
وی افزود: نمایشگاه کتاب تهران یک بازار بزرگ کتاب است. یکباری که حضور داشتم از صبح تا عصر نتوانستیم حتی نصف نمایشگاه را هم ببینیم. من از حضور در این نمایشگاه که به عنوان یک فروشگاه بزرگ کتاب به نظر میرسد بسیار شاد و مسرور شدم. کتابهای جالبی در این نمایشگاه دیدم.
آذرخش ادامه داد: در نمایشگاه کتاب تهران، کتابهای ادبیات کلاسیک را که سالها آرزوی دستیابی و مطالعهشان را داشتم پیدا کردم. با ناشران گوناگونی که آثار شعرای بزرگ مثل حافظ، سعدی، فردوسی و ... را منتشر کردهاند، گفتگو کردم. وقتی هم که به تاجیکستان بازگشتم کتابهای جیبی این شاعران را به عنوان سوغات برای دوستانم آوردم.
این شاعر فارسیسرا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که به ادبیات معاصر ایران بسیار علاقهمند است، گفت: نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، محل آشنایی من با آثار معاصر ادبیات ایران بود. من عاشق شعر و خصوصا شعر عالمگیر ایران هستم. با شعر معاصر ایران هم آشنایی دارم. آثار شاعرانی همچون شهریار، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، شاملو و ... در تاجیکستان شناخته شده است. از اینکه در نمایشگاه کتاب تهران بدون واسطه و به راحتی به این کتابها دسترسی داشتم موجب خشنودیام بود.
آذرخش همچنین با اشاره به این نکته که گویش تاجیکستانیها و ایرانیها باهم تفاوتی ندارد، ادامه داد: ما یک زبان داریم. شعر معاصر ایران و شعر معاصر تاجیکستان یک زبان دارد که همان زبان رودکی، خیام و حکیم فردوسی است. ما همان چیزی را که شما میخوانید، میخوانیم. البته در حوزه شعر معاصر ایران شعرهایی هم هست که به لهجه تهرانی یا شیوههای متفاوت است. اما همه اینها به زبان فردوسی و حافظ است. ما امروز شعری که در شاهنامه میخوانیم در شعر معاصر تاجیک هم میبینیم.
وی اضافه کرد: وقتی از ادبیات ایران حرف میزنیم، تفاوتی بین ایران و تاجیکستان نمیبینیم. فقط یک ادبیات فارسی در میان است. حتی ادبیات معاصر ایران هم در تاجیکستان شناخته شده است. بسیاری از آثار رماننویسان معاصر در تاجیکستان منتشر شده است. اما در تاجیکستان شاعران ایرانی بیشتر مورد اقبال عموم قرار گرفتهاند. من در اخبار دیده بودم که یکی از کتابهای فاضل نظری در یک فروشگاه در تهران، فروش چند هزار جلدی داشته است. این کتاب در تاجیکستان هم به زبان سیریلیک برگردانده شده است و غزلهای او علاقمندان خاص خودش را دارد. من سردبیر مجله «پیام سغد» در تاجیکستان هستم. ما در هر شماره از مجله شعری از همزبانان ایرانی یا افغانستانی را چاپ میکنیم. من تاکید میکنم که شعر همزبان خود را منتشر میکنیم نه شعر ادبیات ایران یا افغانستان را.
آذرخش در بخش دیگری از این گفتگو به نقش نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در بهبود دیپلماسی فرهنگی میان دو کشور ایران و تاجیکستان اشاره کرد و ادامه داد: خیلی خوب میشد اگر نمایشگاهی مانند نمایشگاه کتاب تهران در کشورهای فارسیزبان یعنی افغانستان و تاجیکستان هم میداشتیم. چون در افغانستان و تاجیکستان نمایشگاههای صنعتی و اقتصادی مشترک و غیرمشترک بسیاری برگزار میشود، اما نمایشگاه کتاب نداریم. نکته دیگر این است که خیلی خوب میشد اگر در نمایشگاه کتاب تهران مکان معینی وجود داشت تا خوانندگان با ادیبان، نویسندگان و ناشران گفتگو و دیدار داشته باشند. من خیلی علاقهمندم که آثار شاعران تاجیکستانی در نمایشگاه کتاب تهران معرفی شود و در معرض دید و خرید عموم قرار گیرد. ما میتوانیم کتابهایی منتشر کنیم که یک طرف آن خط فارسی و طرف دیگر آن خط سیریلیک باشد. این موضوع به آموزش زبان فارسی کمک خواهد کرد، چون تاجیکستانیها حتما باید خط فارسی را یاد بگیرند. آشنایی با خط فارسی باعث میشود که از گذشته خود آگاه شوند و آینده خود را ببینند. البته اگر خوانندگان ایرانی هم با خط سیریلیک آشنا شوند خیلی خوب میشود.
وی در پایان در پاسخ به این سوال که «چرا با وجود پیوندهای فرهنگی و زبان مشترک میان ایران و تاجیکستان، ارتباطات فرهنگی محدودی میان دو کشور وجود دارد؟» گفت: فکر میکنم سرحدات و مرزهای جغرافیایی دلیل این موضوع باشد. اخیرا قابلیتی ایجاد شد و در فضای مجازی صفحاتی پدید آمد که خوانندگان، ادیبان و شاعران ایرانی و تاجیکی با یکدیگر در تعامل باشند و مثلا یک شاعر تاجیکستانی بتواند با خواننده ایرانی طرف گفتگو قرار گیرد. چون تاجیکستانیها هم به زبان فارسی سخن میگویند. فقط لازم است که با زبان فارسی آشنایی داشته باشند تا بتوانند از آثار شاعران ایرانی استفاده کنند. اگر رفتوآمد این محافل ادبی بیشتر شود شاهد نتایج بهتری هم خواهیم بود. همچنین ارسال کتابهای تاجیکستانی به ایران و بالعکس میتواند عامل مهمی برای تقویت این پیوندها باشد.
سیوپنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی (ره) به شکل حضوری و در سامانه ketab.ir به صورت مجازی برگزار میشود.